تلاشی که ثواب جهاد فی سبیل الله دارد
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۳۷۴۶۴
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: مهارتهای زندگی تواناییهایی برای رفتار انطباقی و مثبت هستند که افراد را برای برخورد مؤثر با خواستهها و چالشهای زندگی روزمره قادر میسازد. مهارتهای زندگی در لابه لای تعالیم الهی به ویژه در قرآن کریم و احادیث معصومین (ع) بیان شده است.
نکات بسیاری از الگوی مهارتهای زندگی در چارچوب بیانات امام علی (ع) درنهج البلاغه وجود دارد که شامل حقایق و راهبردهای بسیار زیبایی در مورد مهارتهای زندگی، شاخصهای ارتباط مطلوب با مردم، نحوه مدیریت خشم، ترس، راهبردهای کاهش حزن و اندوه، شناخت خود، همدلی و همیاری با مردم، خلاقیت، انتقادپذیری، تصمیمگیری و حل مساله و مبارزه با نفس است که حضرت امیر (ع) با فصاحت و بلاغت تمام به این مسائل پرداختهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر همین اساس به دعوت دفتر مقام معظم رهبری (دام ظله) در قم، حضرت آیتالله مصباح یزدی از شب پانزدهم ماه مبارک رمضان، به مدت ۱۰ شب در محل این دفتر با موضوع «بهترینها و بدترینها در نهجالبلاغه» سخنرانی داشته است که گزیدهای از سخنان ایشان به شرح زیر است:
در جلسات گذشته بیان شد که مبغوضترین مخلوقات نزد خدا کسانی هستند که عالم حقیقی نیستند و به علم تظاهر میکنند و گاهی علاوه بر این تظاهر، بر مسند قضاوت تکیه میزنند و بدون آگاهی از احکام قضائی یا جزایی اسلام به قضاوت در میان مردم میپردازند: «تَصْرُخُ مِنْ جَوْرِ قَضَائِهِ الدِّمَاءُ ۱»؛ خونهای؛ ناحقی که در اثر قضاوت نادرست آنها ریخته شده از ستم این قضاوتها فریاد میزند. «وَ تَعَجُّ مِنْهُ الْمَوَارِیث»؛ در اثر این نوع قضاوت حق ورثه درست ادا نمیشود و ناله آنها هم بلند میشود. نزد چنین اشخاصی قرآن اگر درست معنا و تفسیر شود بی ارزشترین کالاست و اگر تحریف شود، معنایش تغییر داده شود و قرائتی جدید برای آن ارائه شود خیلی گرانبها است. حضرت در یکی از خطبهها میفرمایند: «إِنَّهُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِی زَمَانٌ لَیْسَ فِیهِ شَیْءٌ أَخْفَی مِنَ الْحَقِّ وَ لَا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ ۲»؛ زمانی خواهد آمد که در آن زمان چیزی مخفیتر از حق و آشکارتر از باطل نیست. «وَ لَا أَکْثَرَ مِنَ الْکَذِبِ عَلَی اللَّهِ وَ رَسُولِه»؛ هیچ چیزی بیشتر از دروغ بستن بر خدا و پیامبر او نیست. آن قدر دروغ بر خدا و پیغمبر میبندند که از خبرهای راست شایعتر میشود. «وَ لَیْسَ عِنْدَ أَهْلِ ذَلِکَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْکِتَابِ إِذَا تُلِیَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ ۳»؛ نزد اهل آن زمان؛ هیچ چیز کسادتر از قرآن نیست در صورتی که درست تلاوت و تفسیر شود، «وَ لَا أَنْفَقَ مِنْهُ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِه»؛ اما اگر تحریف شود خیلی پرمشتری و پر قیمت است.
«وَ لَا فِی الْبِلَادِ شَیْءٌ أَنْکَرَ مِنَ الْمَعْرُوف»؛ در میان مردم هیچ چیز ناشناختهتر از معروف و کار خوب نیست، «وَ لَا أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْکَر»؛ و با هیچ چیز چون منکرات آشنا نیستند. «فَقَدْ نَبَذَ الْکِتَابَ حَمَلَتُه»؛ حاملین قرآن که باید قرآن را حفظ و نگهداری کنند، قرآن را رها میکنند و آن را به فراموشی میسپارند. «فَالْکِتَابُ یَوْمَئِذٍ وَ أَهْلُهُ طَرِیدَانِ مَنْفِیَّان»؛ در چنین جامعهای قرآن و اهل قرآن دو چیز تبعید شده هستند، یعنی از جامعه رخت بربستهاند و در میان جامعه جایی ندارند. هیچ کس به اینها پناه نمیدهد. «لَا یُؤْوِیهِمَا مُؤْوٍ فَالْکِتَابُ وَ أَهْلُهُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ فِی النَّاسِ وَ لَیْسَا فِیهِم»؛ قرآن همراه مردم است اما مردم همراه آن نیستند. آنها قرآن را در جیب و خانه خود نگه میدارند، اما از نظر اعتقادی و عملی همراه قرآن نیستند. «فَاجْتَمَعَ الْقَوْمُ عَلَی الْفُرْقَة»؛ چنین جامعهای بر اختلاف اجماع کردهاند، یعنی گویا توافق کردهاند که با هم اختلاف داشته باشند. «وَ افْتَرَقُوا عَلَی الْجَمَاعَة»؛ اینها از جماعتی که حق هستند، و اندکند، پراکنده شده و جدا افتادهاند. «کَأَنَّهُمْ أَئِمَّةُ الْکِتَابِ وَ لَیْسَ الْکِتَابُ إِمَامَهُم»؛ رفتار اینها با قرآن طوری است که گویا اینها امام و پیشوای قرآن هستند و کتاب دنبالهرو آنهاست. هر چه آنها میگویند، قرآن باید آن را تصدیق کند نه این که قرآن هر چه میگوید، آنها باید تأیید کنند! «فَلَمْ یَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنْهُ إِلَّا اسْمُه»؛ از قرآن جز نامی نزد آنها باقی نمانده است. «وَ لَا یَعْرِفُونَ إِلَّا خَطَّهُ وَ زَبْرَهُ ۴»؛ آنها قرآن را خوب خطاطی و تزئین میکنند، اما از محتوای قرآن خبری نیست.
«وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذِی تَرَکَه»؛ بدانید هرگز راه درست را نخواهید شناخت مگر این که ترک کنندگان آن و کجراهان را بشناسید. اگر میخواهید بدانید راه صحیح و حق کدام است باید اهل باطل را بشناسید. این تعبیر خیلی عجیب است که تنها راه شناخت رشد، شناخت کجروان است. «وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمِیثَاقِ الْکِتَابِ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذِی نَقَضَه»؛ هرگز شما به پیمانی که با قرآن دارید وفا نمیکنید مگر کسانی را که پیمانشان را با قرآن شکستند، بشناسید. اگر شناختید که چه کسانی نسبت به قرآن پیمانشکنی کردند آن وقت میتوانید پیمان خود را با قرآن حفظ کنید و نسبت به آن وفادار باشید. «فَالْتَمِسُوا ذَلِکَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِه»؛ اگر میخواهید حق را بشناسید به سراغ اهل آن بروید و از آنها جویا شوید «فَإِنَّهُمْ عَیْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْل»؛ کسانی که اهل رشد و هدایت هستند زندگی علم هستند، یعنی علم با آنها زنده است. اگر آنها نباشند علم مرده است و با وجود آنها جهل میمیرد. «هُمُ الَّذِینَ یُخْبِرُکُمْ حُکْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِم»؛ آنها وقتی قضاوت میکنند و حکمی صادر میکنند گویای آن است که سرمایه هنگفتی از علم و معنویت دارند. سکوت آنها دلیل منطق آنهاست. ظاهرشان از باطنشان حکایت میکند. «لَا یُخَالِفُونَ الدِّینَ وَ لَا یَخْتَلِفُونَ فِیه»؛ نه رفتارشان مخالفتی با دین دارد و نه خودشان با هم اختلافی دارند.
یکی از نکاتی که در کلام حضرت روی آن تکیه شده، این است که عالم نمایان خودشان با هم اختلاف پیدا میکنند و وجه اشتراکشان این است که همه اهل اختلاف هستند. آنها معیار صحیحی برای شناختن حق ندارند تا همه دور آن جمع شوند. هر کس تمایلات خاصی دارد. وقتی اختلاف پدید آمد حق گم میشود. «فَماذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلال». در کلمات قصار حضرت امیرعلیه السلام آمده است که هیچ جا دو سخن با هم اختلاف ندارند مگر این که یا یکی یا هر دو سخن باطل باشد. وقتی آرای مختلف پدید آمد نشانه این است که همه دیدگاهها بر حق نیستند.
توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که مسائل نقلی متد خاصی دارد. اصول فقه که به معنای روش شناسی تفقه است، نحوه استفاده از متون دینی را به ما یاد میدهد. تجربه نشان میدهد که رسیدن به جواب قطعی در همه مسائل دینی میسر نیست، البته این نکته به مسائل دینی اختصاصی ندارد. امروزه علومی که با روشهای تجربی اثبات میشود و بعضی به آن میبالند و مدعی هستند علم حقیقی آن است که با تجربه اثبات شود. در حالی که یک نظریه تجربی اثبات میشود و پس از چندی همان نظریه ابطال میشود. اگر ما در علوم تعبّدی با یک منبع موثقی که معصوم است حضوراً ارتباط پیدا کنیم و از او حکمی را بشنویم و یقین داشته باشیم که آن معنایی که او اراده کرده است فهمیدهایم، میتوانیم یقین پیدا کنیم که حکم خدا همان است که از معصوم شنیدهایم. همچنین اگر حکمی به تواتر ثابت شد در آن شکّی نداریم، اما اگر در سند احتمال ضعفی وجود داشت یا دلالت کاملاً روشن نبود فقها باید زحمت بکشند و تشخیص دهند که کدام یک از روایتها معتبرتر است و کدام یک دلالتش عقلاییتر است. در چنین جایی ممکن است فقیهی دیگر نظرش متفاوت باشد و خواه ناخواه اختلاف فتوا پیدا شود. از چنین اختلافی گریزی نیست. تا دسترسی به امام معصوم؛ علیهم السلام نداشته باشیم چارهای جز پیمودن این راه نیست. فقها باید دهها سال زحمت بکشند تا فتوای قویتر را انتخاب کنند و این تلاش ثواب جهاد فی سبیل الله دارد. این جا دیگر توقع نیست که همه فقها فتوایشان یکی شود. امیرالمؤمنین علیه السلام نیز قطعاً از چنین اختلافی شکایت نمیکند آنجا که میفرماید: ای مردم چرا اختلاف دارید، بلکه جایی است که به خاطر حضور معصوم میتوان رفع اختلاف کرد. در چنین جایی اختلاف مورد نکوهش قرار میگیرد.
نکته دیگری که در سخنان حضرت قابل تأمل بیشتر است این است که میفرماید هرگز حق را نمیشناسید تا تارکان حق را بشناسید. البته جایی که مطلبی برهان عقلی دارد لزومی ندارد انسان نظریات باطل را بشناسد و ببیند چه کسانی حرفهای باطل میزنند تا به درستی برهان عقلی پی ببرد. به عنوان مثال دانش آموزی که راه حلّ یک مسأله ریاضی ساده را میخواهد به درستی بشناسد لزومی ندارد ببیند کسانی که مسأله را غلط حل کردهاند چه کار کردهاند. اما در مسائلی که باطل به زبان و لباس حق تجسم مییابد و افرادی حق و باطل را مخلوط میکنند و باطل را با لباس زیبا حق جلوه میدهند. این جاها باید دقت کرد تا فریب ظاهر را نخورد. کسانی که اهل فن نیستند درست نمیتوانند حقیقت را تشخیص دهند. برای مقابله با لغزش باید کسانی را که راه باطل میروند، شناسایی کرد آن وقت است که میتوان فهمید دیدگاه صحیح کدام است. حضرت امام (رضوان الله علیه) میفرمودند وقتی سیاستمداران و رادیوهای خارجی روی مسئلهای اصرار میکنند، درست باید عکس آن را عمل کرد چون آنها دلسوز ما نیستند. اگر راهی را به ما ارائه میدهند پیداست که میخواهند ما را فریب دهند. وقتی اهل باطل چیزی را تأیید میکنند، انسان باید بفهمد حق بر خلاف آنست؛ اگر استدلالی میکنند باید در صحت استدلالشان شک کرد. اگر اینها اهل استدلال صحیح بودند خودشان این همه انحرافات نداشتند و این همه به فساد مبتلا نمیشدند. به همین جهت حضرت میفرمایند: ما باید اهل باطل را بشناسیم، چون اگر تارکان حق شناخته نشوند امور برای کسانی که متخصص نیستند، مشتبه میشود. باید بدانیم کسانی که تابع علی نیستند، دروغ میگویند تا بتوانیم راه حق، راهی را که علی پسند است پیدا کنیم.
۱. نهج البلاغه، ص ۵۹.
۲. نهج البلاغه، ص؛ ۲۰۴.
۳. همان.
۴. نهج البلاغه، ص ۲۰۵.
کد خبر 5724765 فاطمه علی آبادیمنبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری قران قم قرآن کریم آیت الله خامنه ای نهج البلاغه قرآن ماه مبارك رمضان مقام معظم رهبری قرآن کریم ماه مبارك رمضان قرآن قران سی امین دوره نمایشگاه بین المللی قرآن کریم رمضان 1402 آیت الله خامنه ای حدیث زندگی نهج البلاغه انقلاب اسلامی ایران مقام معظم رهبری مهارت های زندگی هم اختلاف نهج البلاغه ال ک ت اب هیچ چیز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۳۷۴۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمایت کامل یک مرجع تقلید از «طرح نور»: امری مبارک است | درباره حجاب به شدت حساسیم
آیت الله نوری همدانی گفت: مکرر درباره اقتصاد و معیشت مردم داد زدیم و نگران زندگی مردم هستیم، برای برطرف شدن ربای خانمان سوز در بانکها فریاد زدیم.
به گزارش شفقنا، این مرجع تقلید در دیدار عدهای از بانوان قرآن پژوه اظهار داشت: همه باید به تعالیم و دستورات قرآن و اهلبیت (علیهم السلام) برگردیم و عمل کنیم. هیچ دینی همانند اسلام جایگاه و عظمت زن را محترم نشمرده است. اسلام به تمام جفاهایی که در طول تاریخ شده پاسخ داد و ملاک برتری را از جنسیت خارج کرد
او به نقش زن در طول تاریخ در عرصههای مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی اشاره کرد و افزود: امروز جایگاه بانوان باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و نباید به بهانههای مختلف جایگاه آنها را متزلزل کرد.
آیت الله نوری همدانی با اشاره به آیات قرآن پیرامون حجاب گفت: آنچه مسلم است وجوب حجاب است و باید در جامعه اسلامی به آن عمل شود و از بیحجابی به عنوان یک منکر جلوگیری شود.
او در ادامه خاطرنشان کرد: همانطور که از خطاب قرآن هم استفاده میشود از امر به پیامبر (صلی الله علیه و آله) که به زنان خود ابلاغ کن؛ مسئولان هم باید از کارگزاران و کارمندان خود شروع کنند، قبلا هم گفتم آیا صدا و سیما برای حجاب فرهنگ سازی کرده یا خلاف آن عمل نموده است؟ امروز وضعیت حجاب در ادارات دولتی چگونه است؟ آیا نهادهای فرهنگی به وظیفه خود عمل کرده و موضوع حجاب را فرهنگسازی نموده و توانسته اند به این همه هجمه در فضای مجازی در این باره پاسخ دهند؟ باید اینها را درست کرد، مردم ببیند که ما از خودمان شروع کردیم بهتر میپذیرند.
او در پایان در پاسخ به سوالی، طرح نیروی انتظامی را با در نظر گرفتن رعایت شرایط امر به معروف و نهی از منکر لازم و ضروری دانسته و خاطرنشان کرد: نیروی انتظامی برنامهای را در این زمینه آغاز کرده بنام طرح نور که امری مبارک و مورد حمایت است.
او در ادامه افزود: اگر جایی هم یک مامور ناخواسته اشتباه کرد نباید اصل این طرح زیر سؤال برود و نیروی انتظامی که وقف ایجاد امنیت در کشور است و هنوز در حال شهید دادن است را تضعیف کنیم و از جلوگیری منکر بزرگ بی حجابی دست برداشت
آیت الله نوری همدانی در ادامه افزود: عدهای از فضلای محترم در حرم تجمع داشتند و بعضیها هم به دفتر ما مراجعه کردند و از باب وظیفه شرعی نامهای دادند و نگران موضوع حجاب بودند، ولی بعضیها زیر سؤال میبردند که چرا درباره مسائل دیگر حوزه حساس نیست و گاهی هم میگویند تا وضعیت اقتصادی حل نشود، تا اختلاس حل نشود، تا فلان موضوع حل نشود به حجاب پرداخته نشود، بله مکرر درباره اقتصاد و معیشت مردم داد زدیم و نگران زندگی مردم هستیم، برای برطرف شدن ربای خانمان سوز در بانکها فریاد زدیم، درباره جلوگیری از فساد تذکر دادیم و ادامه میدهیم و به همان ترتیب درباره حجاب به شدت حساس هستیم و تذکر درباره بی حجابی طبق قانون و شرع وظیفه است و از قرار اطلاع، مجلس مشغول بررسی لایحه عفاف و حجاب است که باید با متخصصین امر و دلسوزان مشورت و مطابق با قانون و شرع مقدس اسلام باشد.
من به بعضیها که درباره جلوگیری از این منکر بی حجابی حرف دارند عرض میکنم وصیت نامه شهدا را بخوانید چقدر این عزیزان درباره حجاب سفارش میکنند اینان جان دادند، تا ارزشها از بین نرود و بدانیم کوتاهی در این موضوع گناه است.